رودلاگ

جریانی همچون رود بر بستر وبلاگ، از زمستان 81 ، باربد شمس

رودلاگ

جریانی همچون رود بر بستر وبلاگ، از زمستان 81 ، باربد شمس

هیچ به آدمها ی دور و بر دقت کردید؟ به خودمون چی؟؟ ..... مایوس کننده است! نه؟ همه عصبی. همه گرفته.همه مضطرب و نگران. سگرمه ها در هم.همه خسته. بی حوصله. کم حرف. کم طاقت..... همه :  .....مثل بشکه ی باروت منتظر جرقه ایم......... !!!!
خب! می گید چی به سر ما اومده؟ می گید چرا دیگه خنده هامون مثل سابق نیست؟ چرا از بودن با هم لذت نمی بریم؟ چرا دیگه اصلا طالب بودن با هم نیستیم؟ یا دیگه از بودن با اونهایی که قبلا باهاشون خوش بودیم فرار می کنیم؟  سراغمون رو نمی گیرن ٬ ما هم ایضا٬ سراغشون رو نمی گیریم..... به جای هم نشینی با آدمها٬ می شینیم اینجا٬ پای مانیتور و تو فضای مجازی اینترنت غرق میشیم. خنده تون میگیره اگر بگم من و همسرم گاهی تو خونه هم که هستیم با هم چت می کنیم!!....... اون تو اتاق و من تو سالن!!! تو ۶۰ متر جا !! به جای کنار هم نشستن و گپ زدن٬ چت میکنیم!!!!! ....... با بهترین دوست ام هم همین داستان تکرار می شه ..... کنارش که هستم٬ حرف نمی زنه. سا کته. تو خودشه. می فهمم که حوصله نداره. اما همچین که تو اینترنت به هم می رسیم٬ برام () میفرسته !!
من میگم یه چیزی مون شده ............
مرمر
نظرات 6 + ارسال نظر
آخرین برگ شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 01:06 ق.ظ http://akharinbarg.blogsky.com

دقیقا نمیدونم چیمون شده اما فکر کنم جو گرفتتمون شاید هم خودمون سعی در بهتر کردنشون نداریم.....

پونه شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 11:17 ق.ظ http://www.pooneh.persianblog.com

سلام من فکر کردم خودم فقط اینطوری شدم نگو پس همه اینطورین... ای بابا راستی بابک از من پرسیده بود که چندسالمه مثل اینکه درمورد یکی از شعرهای که خونده بود این سوال به ذهنش رسیده بود هر چند معمولا از خانمها نمی پرسن که چند سالشون هست ولی خوب ما این فرهنگو از بین میبریم من متولد۱۳۵۵ هستم.همین بازم به خونه من بیایین

غزل شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 08:40 ب.ظ http://pn1350.persianblog.com/

سلام مرمر جون . نمیدانم چه بلائی سر ما آمده . همیشه فکر میکردم فضای حاکم بر فیلمهای علمی و تخیلی که جامعه آینده را وصف میکند خیلی وحشتناک و غیر انسانی است .... ولی مثل اینکه خودمان هم نسل به نسل داریم شبیه همان آدمهای ساکت و سرد میشویم که فقط میتوانیم از طریق ماشین با انسانهای دیگر ارتباط بگیریم . متاسفم .

مجید یکشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 12:10 ب.ظ http://underground.persianblog.com

ما که همیشه بیخودی می خندیم .

تاراز یکشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 07:48 ب.ظ http://bibiyan.persianblog.com

درود. راست میگی.باید مهربانتر بود. شاد باشید.

بابک یکشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 08:11 ب.ظ http://babak-n.blogsky.com

دهکده جهانی یعنی همین دیگه. فاصله فیزیکی معنی خودشو از دست میده.
یه مشت رعیت هم فقط برای ملاکها کار میکنن.شب هم یه نون بخور و نمیر گیرشون میاد که بخورن و فردا دوباره کار کنن.
خوبی چت هم اینه که قیافه نحس و بق کرده همدیگه رو نمیبینیم و میتونیم همدیگه رو خندان تصور کنیم.یه خوبی دیگه اش هم اینه که هر وقت نخواستیم و از هم خسته شدیم میتونیم بگیم یه هو دیسکانکت شدم وضع اینترنت تو ایران که میدونی چه جوریه!
نه؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد