آتش درون بخاری در حال خاموش شدن بود، شاید او هم مانند لیدیا خسته بود،لیدیا به آرامی از بسترش بر خاست تا هیزم بیاورد ولی پشیمان شد.او حالا می فهمید که چه چیزی برای خوشبختی اش لازم بوده و هیچوقت نتوانست داشته باشد.می دانست که زن فقط با عشق خوشبخت است، حالا دیگر هیچ چیز به او تعلق ندارد حتی نوشته هایش.
فقط چند قطعه عکس زیبا با زیر نویسی خوش خط چخوف و نامه هایی که زمانی آنقدر ارزشمند بودند حالا نفرت انگیزند.بار دیگر به دستخط نگاه کرد و به بخاری نزدیک شد.چهره اش داغ شد.نمی دانست از رنج است یا گرمای آتش.هذیان می گفت:من زنم… درون نامه ها عشقش بود که نتوانست داشته باشد، پس چرا نگه بدارم،پس یکی از نامه ها آتش گرفت،بعد دومی و آتش شعله ور شد،چند لحظه گذشت به خود آمد و بسوی بخاری دوید ولی دیگر دیر شده بود و گذشته او خاکستر شده و از بین رفته بود.
یادش می آمد تمام آن لحظات شیرین را.چخوف به او پیشنهاد کرده بود برای آنکه نویسنده ای قابل شود نثرش را صیقل دهد و از توضیحات اضافه بکاهد.حتی ایرادهایش نیز خوشایند بود.وقتی داستان کوتاه، درباره ع ش ق را خواند، بیشتر غمگین شد.قصه عشق آنها در این داستان کوتاه شکل گرفته بود.لیدیا دیگر قانع شده بود که نویسندگان بزرگ عشق و زندگی را در رویا های شخصیتهای داستانهایشان می بینند.او در یافته بود که دیگر هیچگاه چخوف را نخواهد دید.آتش هنوز شعله ور بود و لیدیا…
بر گرفته از کتاب زنان در زندگی چخوف
نوشته:سن گورگیان
خانم گل
چقدر دردناکه ... :(
چطورید بر و بچ؟
چه خبرا؟
انتخاب قشنگی بود. ممنون که به ناهه سرزدی. از تنهایی در آوردیش. درباره ی ناهه قبلا توضیح دادم. اما خلاصه این که ناهه یه شخصیت خیالیه برای من که توی شعرام ازش وباهاش صحبت می کردم. دوست خوبیه برای دل من وبرای خودم وحالا هم برای تو. دکتر ژیواگو ولارا شخصیت های فیلم دیویدلین هستن ودر واقع با نام گذاری وبلاگ من خودم رو توی دامن دوستای دلم انداختم. والبته حالا دیگه دوستای تو هم!
موفق باشی کوکا. روزگار به کامت باد.
قشنگ بود خانم گل / موفق باشی
متن بسیار جالب بود واقعا زندگی بدون عشق معنا ندارد حالا عشق به هر چیزی که باشد .
سلام کوچکولوها! وبلاگ خودتون خوکشله!!!
سلام
خوبین ؟؟ عامو قشمگ موشته بودااا
یکی به من بگه این ستاره ها یعنی چی؟؟؟؟؟
رنگ داشتن و نداشتن یعنی چی؟
کی میایم بالا کی میایم پایین؟!
در هر صورت ممنون ازتون
سلام..................
اقا از عشق حرف نزن که هر چی می کشم از سر همین عشق.............................
به ما هم سر بزن..............
سلام
وای خدا چقدر سخت بود زنان در زندگی لازم شد گیر بیارم بخونم حتما این کتر را میکنم مرسی از راهنماییت
حالا چرا عشق بیچاره رو تیکه پاره کردی!
daste shoma dard nakone ke nazaraye mano pak mikoni age dige in ja oomadam
نظر شما به خاطر این پاک شد که خودتون بهتر می دونید..
سلام . . .
راستی چطوری فیلتر شده که من تونستم Log In کنم ؟ البته نتونستم وبلاگم رو مستقیما بهش سر بزنم و یا سراغ دوستای دیگه برم.
به قول شما خدا کنه موقتی باشه. persianblog تازه سیستمش رو Update کرده بود با کلی امکانات جدید.
خوش به حال شما اهالی Blogsky ! ! !
فعلا . . . .
تو هم سوزووندی رفت؟؟؟
سلام . خیلی از ما در رویاهایمان زندگی میکنیم . رویاهایی که فقط بخش کوچکی از آن در زندگی واقعی مان محقق میشود .
من که عاشق ع.ش.ق هستم!