رودلاگ

جریانی همچون رود بر بستر وبلاگ، از زمستان 81 ، باربد شمس

رودلاگ

جریانی همچون رود بر بستر وبلاگ، از زمستان 81 ، باربد شمس

هویت سوم

هر آدمی واسه خودش یه هویتی داره که به اون موجودیت می بخشه.هویت یعنی باور ها ،اعتقادات،چیزایی که برای آدما حکم ارزش داره و اونا بهش اعتقاد دارن،ایمان دارن.حالا این وسط گیر دادند به ما که نسل سومی ها هر چی می روند جلو از خودشون و هویتشون فاصله می گیرنند.یعنی دیگه با یک دختر یا پسر شرقی اصیل همخوانی ندارند.غربی شدند،بی هویت شدند. من فکر می کنم تعریف هویت از نظر اونا با اون چیزی که واسه ما جا افتاده فرق می کنه. هویت از نظر نسل قبل از ما شاید به معنی پایبندی به اصول سنتی و گرد و غبار گرفته ای باشه که فقط در ظاهر ما نقش داره.مثل طرز لباس پوشیدن یا حرف زدن.آره همینه چون تا یکم تیپ می زنی،مدل موهاتو عوض می کنی بهت گیر می دن.یکی نیست بگه شیک پوشی با بی هویتی فرق می کنه.یک گروه دیگر هم شرایط جاری کشور را بهانه می کنند که جوانان ما نسبت به گذشته تاریخی خود بی تفاوت شدند و یک نوع میل شدید به دنیای غرب و فرهنگ غربی دارنند و مسئله را بزرگ می کنند که ای وای چی شد،چی نشد سیاستمداران،کارگزاران و مسئولان کشور به داد جوان بی هویت ایرانی برسید.اما اینطور نیست،هویت جوانان ما با یک نوار تکنو گوش دادن یا مانتو لیزری پوشیدن از بین نمی ره.اگه اینطور باشه پس اصلا هویتی وجود نداشته.جوان ایرانی یعنی: اصالت،هویت و آگاهی .اگر اینطور نبود پس اینهمه حضور فعال در صحنه های حساس جامعه و واکنش نشان دادن در مقابل هر کنشی از جانب جوان ایرانی به چه دلیل است؟
خانم گل
نظرات 12 + ارسال نظر
بهرام جمعه 30 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 09:04 ق.ظ http://dokhtarankimiagar.blogsky.com

بچه ها به وبلاگ منم یه سر بزنید در مسابقه سرکت کرده و جایزه هم بگیرید!!!!!!

محمد جمعه 30 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 09:33 ق.ظ http://daftarekhaterat.persianblog.com

حرفهای قشنگی بود.

ققنوس جمعه 30 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 07:22 ب.ظ http://lord.blogsky.com

با حرفات موافقم ولی بعضی ها به دیدن ظاهر بسنده میکنند و چشمشان را به روی دیگر چیزها می بندند.

گلوگلو جمعه 30 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 08:00 ب.ظ

چقدر این حرفا به نظرم تکراری میاد.

غزل جمعه 30 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 11:45 ب.ظ http://pn1350.persianblog.com/

سلام خانم گل . قبول کن که هر سنتی هر چند هم قدیمی بد نیست . البته حرف شما این نبود ٬ می دانم . در ایران که بودم گاهی از دیدن بعضی از جوانان با ریختهای عجیب و غریبی که با هیچ منطقی سازگار نبود دلم می گرفت نمی دانم شاید من هم دمده و قدیمی فکر میکنم ؟؟؟؟

گلو گلو شنبه 31 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 12:19 ق.ظ

جوان ایرانی: موجودی افسرده پرخاشجو گیج و بدبین که شدیدا از بحران جنسی رنج می برد.

احمد شنبه 31 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 08:10 ق.ظ

سالام خانم کل: اولین بار که با شما تماس میکیرم حرف خوبی زدی ولی باید بکم که جوانها هیچ تقصیری ندارند مقصر بزرکترها هستند که خوب راهنمائی نمیکنند

ح.م. شنبه 31 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 08:51 ق.ظ http://sincetoday.blogsky.com

درود
ادمی در سیر حیات خود ازمایش وخطا را برای تجربه اندوزی بکا ر میبندد وجوامع هم همینطور . جوان امروز با توجه به پیرامون خود ومقایسه اوضاع خود ش به فریاد امده ...
این صدا خاموشی ندارد ........
سپاس از اینکه به من سر زدی . اره نوشته های خودمه نقد کن خوشحال میشم . ورودت به همه رودلاگیان زهی افتخار
بدرود

sarayiiiiiiiiiii یکشنبه 1 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 12:50 ب.ظ http://sara1807.persianblog.com

salam manzooret chie? yani oon yaroo pesare khoob karde ke kala sho haviji karde o abroo hasho bardashte o arayesh karde o be khodesh tala avizoon karde? ya oon dokhtari ke ba oon heykalesh ye mantoo ee mipooshe ke dokme hash be zoor baste mishe va nemitoone ba mantosh beshine cho az bas koota he mire ta too saresh? ye harfa ee mizania?! shik pooshi ba in vaz fargh mikone potol

دوست دلهـــا یکشنبه 1 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 10:26 ب.ظ http://www.doostedelha.persianblog.com/

کاشکی هویت رو تعریف می کردی .....

مهران الماسی دوشنبه 2 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 01:27 ب.ظ

خوب بود. ممنون. نظر من هم همین است و همیشه اینو میگم که روی وضع ظاهری افراد نمیشه نظر داد.
ما باید اینو بدونیم که دنیا در حال پیشرفت است و ما هم در این میان سهمی داریم.
بهتر است برای بعضی از مسائل جامعه جایگزینی داشته باشیم تا جوانان ما دنباله رو چیزی که انان به آن غربزدگی مگویند . نروند.
(راستی آرم قشنگی هم دارید)
موفق باشید

پهلوان پنبه چهارشنبه 4 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 10:45 ب.ظ

بله حق با شماست هویت همون باورها و اعتقاداتیه که فرمودید ...اما محل اثر ان کجاست؟ در لباس که نیست در آرایش هم که نیست در روابط جنسی هم که نیست در آداب خواستگاری هم که نیست ..... یاد مولوی افتادم و داستان اونی که می خواست روی بازوش شیر خالکوبی کنه......این چنین شیری خدا هم نافرید .............. چاکر آغا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد